خابران/ «خودرو گران شد»،«نان گران شد»، «لبنیات گران شد»، «ماکارونی گران شد»، «روغن گران شد»، «مسکن گران شد» و … خبرهایی که در چندماه عمر دولت اصولگرای رئیسی هر روز و هر روز شنیده می شود و جالبتر واکنش رئیس دولت و دولتمردانش است؛ «یارانه می دهیم»، «تقصیر دولت روحانی است»، «دستور می دهم که…» و….
وضعیت آنقدر ترسناک و غیرقابل پیش بینی شده است که حتی حامیان سفت و سخت دولت را هم شاکی کرده و صدای آنها را هم درآورده است، از نمایندگان و سیاسیون حامی دولت تا مداحانی که در مدح دولت رئیسی کم نگذاشته بودند.
همچنین بخوانید:
ناکارآمدی دولتمردان دیگر برای حامیان رئیسی و اصولگرایان نیز اثبات شده و آنها نیز انتقادات خود از این نوع مدیریت اقتصادی و فشار بر مردم را بیشتر کردهاند.
گویا دولت رئیسی فعلا در حال و هوای انکار و دادن آدرس اشتباهی از گرانی های اخیر است.
اما یک رئیس جمهور و این همه دستور!؟
سید ابراهیم رئیسی از زمانی که به کرسی ریاست قوه مجریه تکیه زده است، برای بهتر شدن اوضاع گرانی، شرایط مردم و کشور دستوراتی را داده که نظر شما را به چند نمونه از آنها جلب میکنم:
- ۱-رئیسی دستور داد که حقوق کارگران به موقع باشد!
- ۲-دستور رئیسی برای پرداخت وامهای زیر ۱۰۰ میلیون تومان بدون ضامن
- ۳-دستور فوری و مهم رئیسی درباره قیمت دلار و دخالتها و دسیسههای سودجویانه برای برهم زدن ثبات بازار ارز،
- ۴-رئیسی: قاطعانه مانع افزایش قیمت کالاها شوید
- ۵-دستور ۸ ماده ای رئیسی به خودروسازان
- ۶-دستور رئیسی برای ریشه کنی و رفع فقر مطلق
- ۷-رئیس جمهور: هیچ کارفرمایی حق ندارد در پرداخت منظم حقوق تعلل کند
- ۸-رئیسی: کوتاهی در نظارت بر چرخه تأمین و توزیع کالا پذیرفتنی نیست
به نظر شما این دستورات توانستهاند مشکلات اقتصادی کشور را حل کنند؟ آیا بعد از این سخنان رئیس جمهور، مردم احساس خوشبختی کردند؟
تقریبا هیچکدام از این دستورات عملیاتی نشده و آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
این روزها قیمت خودرو به جایی رسیده که پراید برای بعضی از خانوادهها تبدیل به یک رویا شده است. اجاره خانهها به حدی بالا رسیده که مردمان کاسه چه کنم، چه کنم دست گرفتهاند.
در هیچ کجای دنیا وضعیت اقتصاد و گرانی با دستور درست نشده است که اگر اینگونه بود الان وضعیت ونزوئلا این همه درهم برهم نبود. اقتصاد با تصمیمهای درست و سیاستهای کاربردی به وضعیت مطلوب میرسد.
یکی از این تصمیمات احیای دوباره برجام است. وضعیت اقتصادی کشور نشان میدهد که بازار منتظر نتایج وین است و با هر خبر منفی از پشت میز مذاکره، حال بازار ایران بد و بدتر میشود.
با حرف و شعار دادن، یک خانواده دو نفره را نمیشود اداره کرد چه رسد به کشور! کشوری که اقتصاد وابسته اش هزار و یک مشکل دارد.
تیم اقتصادی دولت و البته خود رئیس جمهور، هنوز فکر میکنند حسن روحانی در اریکه قدرت است.
اما دولتی های سیزدهم در شبکههای اجتماعی و البته تلویزیون درحال سخنرانی و پست گذاشتن هستند و فراموش کردهاند که کار دست خودشان است و تمام حرفهایی را که در گذشته و حال زدهاند باید اجرایی کنند.
البته به نظر میرسد ادبیات رییسی در حال و هوای چهل سال خدمت و مدیریت در دستگاه قضایی مانده است. آنجا کار با باید و نبایدها انجام میشد اما در دولت و سیاست اگر کار به باید و نباید انجام میشد نیاز به علوم سیاسی و دیپلماسی و هزار ریزه کاری دیگر نبود.
رئیس جمهور هر روز در حال گلایه از وضع موجود و گرانی است، به خدا که ما مردم بهتر از همه از مشکلات آگاه هستیم و شاکی. بهتر است به جای شکوائیه، رفع مشکل شود..
باید نشست و منتظر ماند و دید بالاخره فصل عمل به دولت رئیسی میرسد یا خیر؟