• امروز : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 27 April - 2024
کل مطالب: 1272
1
بررسی میراث فرهنگی و تاریخی شهر؛

بازدید از ابنیه تاریخی رامشیر

  • کد خبر : 9480
  • 02 آبان 1402 - 12:31
بازدید از ابنیه تاریخی رامشیر
از ویژگی های ظاهری مقام «نبی یعقوب» می توان به گنبد بلند و نیز دو ستونِ مناره‌مانند در ورودی بنا اشاره کرد. محوطه اطراف آن نیز مملو از آجرهای قدیمی است که مثل سنگ‌فرش، دو ضلع غربی و جنوبی آن را پوشانده اند.

خابران/ مشغول تصحیح اوراق امتحان بودم و نیم نگاهی به «شبکه الجزیره» داشتم که داشت بمباران غزه را به صورت زنده پخش می‌کرد. صدای زنگ موبایل را که شنیدم بی‌اختیار صدای تلویزیون را کم کردم و برگه‌‌ها را کنار گذاشتم. «دکتر عتابی» بود. بعد از سلام و احوالپرسی پیشنهاد داد که به اتفاق «دکتر محفوظیان» از یکی دو بنای تاریخی شهر بازدید کنیم. با کمال میل آمادگی خود را برای همراهی اعلام کردم و خیلی زود آماده شدم تا بتوانیم نهایت بهره را از این زمان اندک ببریم.

دقایقی بعد حدود ساعت ۱۵:۳۰ با خودروی آقای عتابی به سوی روستای «خضیریات» رهسپار شدیم. چند ماه پیش، از دو مقام «صاحب الزمان» و «امیرالمومنین» دیدن کرده بودیم و اینک نوبت به بنای تاریخی «نبی یعقوب» رسید. مسیر ماهشهر مثل همیشه شلوغ و پرتردد بود و برخی ماشین ها بدون احتیاط، گوی سبقت از هم می‌ربودند! به موازات جاده، ماشین آلات راه‌سازی با جدّیت در حال احداث باند دوم جاده رامشیر – ماهشهر بودند که بی شک خبر مسرت بخشی برای مردم رامشیر محسوب می شود.

بعد از طیِ حدود ده کیلومتر، وارد جاده روستایی شدیم. مقام «نبی یعقوب» به فاصله چند کیلومتری پیش روی ما بود و لحظه به لحظه به آن نزدیک‌تر می‌شدیم. چون روز پنج شنبه بود، ابتدا به زیارت اهل قبور رفتیم که به فاصله اندکی در جوار مقام «یعقوب نبی» آرامیده‌اند. و بعد بدون اتلاف وقت به سراغ بنای تاریخی رفتیم. بنایی که معماریِ خاص و منحصر به فردش، آن را در میان اماکن تاریخی شهر متمایز کرده است. دقایقی در کنارِ بنا ایستادیم و قسمت های بیرونی آن را از نظر گذراندیم. برخلاف ابنیه دیگر که با خشت بنا شده اند، این اثر تاریخی از آجر ساخته شده است اما اهالی روستا در بازسازی اخیر، نمای بیرونی آن را با لایه ای از پلاستر سیمان پوشانده اند تا از فرسودگی آن جلوگیری کنند.

از ویژگی های ظاهری مقام «نبی یعقوب» می توان به گنبد بلند و نیز دو ستونِ مناره‌مانند در ورودی بنا اشاره کرد. محوطه اطراف آن نیز مملو از آجرهای قدیمی است که مثل سنگ‌فرش، دو ضلع غربی و جنوبی آن را پوشانده اند.

کمی دورتر رفتم و از زاویای مختلف بنا عکس گرفتم و بعد نزد آقای عتابی و آقای محفوظیان رفتم که به دقت در حال بررسی آجرها و مواد ساختمانی آن بودند. هر دو دبیر تاریخ اند و با توجه به تخصصی که داشتند سعی می کردند زمان ساخت مقام «نبی یعقوب» را به صورت تقریبی حدس بزند. از گفتگوی آنها دریافتم که با توجه به قراین موجود و نوع معماری بنا ، می توان آن را به دوره تیموری یا صفویه – یعنی حدود ششصد یا هفتصد سال پیش – منتسب کرد.

در این لحظه دو تن از اهالی روستا که از قبرستان باز می گشتند، راه خود را کج کردند و به سوی ما آمدند. بعد از اطمینان خاطر از علت بازدیدمان، با برخوردی صمیمانه و محبت آمیز توضیحاتی کلی در مورد بنا به ما ارائه دادند. و بعد، به اتفاق آنها به درون مقام رفتیم. نکته ای که همان بدو امر توجهم را به خود جلب کرد، انبوه نوشته های یادگاری است که بازدیدکنندگان با زغال در گوشه و کنار بقعه نگاشته بودند و چهره این بنای ارزشمند را خدشه دار کرده بودند.

هم قسمت ایوان و هم شبستان کوچکِ بنا، توسط اهالی روستا به طور کامل ترمیم و سفید کاری شده بود. در قسمت اصلی و زیر گنبد، قبری به ارتفاع یک متر دیده می شد که احتمالاً به صورت نمادین ساخته شده است. از نکات قابل تامل دیگر ، طاقچه بندی و مقرنس کاری فضای داخلی بقعه است که شباهت فراوانی به دو مقام صاحب الزمان و امیرالمومنین داشت. توگویی معمار آنها یکی بوده و در یک برهه زمانی ساخته شده اند.

بعد از بررسی دقیق و تهیه عکس و فیلم از داخل بنا، به پیشنهاد یکی از آن دو نفر، به خانه یکی از ریش سفیدان روستا رفتیم تا در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنیم. به رسم همه عشایر عرب به گرمی از ما استقبال کرد و با اینکه حال مساعدی نداشت،با گشاده رویی آنچه از قدیم در مورد بنا به یادگار داشت، با ما در میان گذاشت. سئوالات فنی آقای عتابی که کنار ایشان نشسته بود هم کمک زیادی کرد و سبب شد پیرمرد اطلاعات بیشتری به خاطر بیاورد. در بخشی از توضیحات اشاره کرد که در شبستان بنا قبلاً نقش‌ و نگارهایی بر دیوار بود که بعد از سفیدکاری آن، محو شده اند. یکی از آنها تصویر دو شیر بود که روبروی هم قرار داشتند و پیرامون آنها فرشته‌هایی منتقش بودند. شخصی هم روبروی شیرها ایستاده بود و به سوی آنها دست دراز کرده بود. وی همچنین از زنجیر بلندی یاد کرد که از سقف گنبد آویزان بود و چند سال پیش به سرقت رفته است.

باید اذعان کرد که اهتمام اهالی روستا به حفظ بنا و محافظت از آن ستودنی است اما در مورد ترمیمم نمای داخلی ، کاش آن نقوش حفظ می‌شدند تا بتوان برای تعیین قدمت مقام از آنها کمک گرفت. بعد از حدود نیم ساعت، با پیرمرد خداحافظی کردیم و با بدرقه یکی از اهالی روستا، به سوی مقصد بعدی رهسپار شدیم.در طول مسیر بحث مفصلی در مورد زمان و علت ایجاد این بنای تاریخی در چنین موقعیت جغرافیایی صورت گرفت. آقای محفوظیان طبق شنیده‌های قبلی اش معتقد بود که در گذشته، مسیر مهمی از اینجا می گذشت. احتمالاً همان راهی است که ریش سفید روستا از آن با عنوان « درب الزوار» نام برد.

بعد از حدود ۱۰ دقیقه به «روستای محمدباقر» رسیدیم. هوا ابری بود و باد خنک و ملایمی می‌وزید. در اینجا نیز یک بنای قدیمی و تاریخی هم‌نام با اسم روستا وجود دارد که بسیاری از مردم از قدمت آن اطلاع ندارند. در بدو ورود با استقبال یکی از دانش آموزان سابق مواجه شدیم که به شدت از دیدن ما به وجد آمده بود. چون درِ زیارتگاه بسته بود به سرعت به خانه متولی امامزاده رفت و آمدن ما را جهت زیارت یا به عبارتی بازدید به آنها اطلاع داد. دقایقی بعد متولی امامزاده سررسید و با خوشامدگوییِ وی وارد زیارتگاه شدیم.

بر خلاف مقام «نبی یعقوب» که نیمه متروکه است، امامزاده «محمد باقر» بسیار تمیز و دارای ساختاری کاملاً متفاوت بود. این زیارتگاه در واقع دارای دو بخش است؛ یک بخش خودِ امامزاده است که طبق سبک و معماری قدیم، آن را بازسازی کرده اند و بخش دیگر تکیه ای است که برای انجام مراسم مذهبی دقیقاً روبروی امامزاده مسقف شده است.

با توضیحات متولی امامزاده، قسمت های مختلف آن را بادقت بررسی کردیم. بنای قدیمی امامزاده محمدباقر خشتی است و نوع معماری آن نیز مشابه به دیگر ابنیه تاریخی شهر است. در کنار در ورودی، راه پله ای قدیمی وجود دارد که بخشی از آن برای ماندگاری معماری بنا، حفظ شده است. از این حیث می توان امامزاده محمد باقر و مقام امیرالمومنین را در یک سلک قرار داد.

در ورودی شبستان بقعه، چند تابلو به دیوار نصب کرده بودند که در یکی از آنها سعی کرده اند با استناد به منابع مختلف، توضیحاتی در مورد هویت قبر موجود در امامزاده ارائه دهند.

هوا رو به تاریکی می‌رفت و ما باید به سرعت باز می‌گشتیم. در طولِ مسیر، آقای محفوظیان پیشنهاد داد که به هدف معرفی ظرفیت های تاریخی و گردشگری شهر، همایش رامشیر شناسی برگزار شود تا شهروندان بهتر و بیشتر با پیشینه شهر آشنا شوند. تا نزدیکی های رامشیر در مورد چگونگی برگزاری آن بحث کردیم و جزئیات آن را بررسی نمودیم.

وقتی به رامشیر رسیدیم به دوستان یادآوری کردم که امروز چهلمین روز درگذشت همکار فقیدمان، «عارف شریفی» است. پیشنهاد دادم که به قبرستان جدید برویم و فاتحه قرائت کنیم. پذیرفتند و از مسیر دبیرستان شهید مطهری به آرامستان رفتیم. ورودی آرامستان دو نفر با هم گلاویز شده بودند و رفته رفته اطراف آنها داشت ازدحام می‌شد. از آنها گذشتیم و در اوایل قبرستان ، ماشین را پارک کردیم. عده ای از همکاران اداریِ مرحوم شریفی، در کنار مزار وی جمع شده بودند. بعد از سلام و احوالپرسی با آنها  فاتحه‌ای خواندیم و برای آمرزش روحش دعا کردیم.

سفر کوتاه ما در این نقطه به پایان رسید ولی بی شک صفحه ای جدید از تاریخ شهر در ذهن مان گشود و سبب آشنایی نسبی ما با بناهایی شد که بیش از ششصد سال است که هویت شهر را در سینه حفظ کرده اند.

لینک کوتاه : https://khabran.ir/?p=9480

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.