• امروز : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 27 April - 2024
کل مطالب: 1272
0
ساخت شهر رامشیر؛

دانشمندی که  نامش بر تارک شهر رامشیر (خلف‌آباد) می درخشد!

  • کد خبر : 9519
  • 23 آبان 1402 - 3:10
دانشمندی که  نامش بر تارک شهر رامشیر (خلف‌آباد) می درخشد!
مولاخلف مشعشعی که مرکز ثقل این تکاپوی علمی و دینی بود تا پایان عمر در شهری که خود بنا کرده بود، دور هیاهوی قدرت و سیاست، به تربیت علمی و اخلاقی شاگردان همت گماشت و یافته‌ها و دریافته‌های دینی خود را با کمک دیگران نگاشت. حاصل این تفکرات و تأملات در طول حیات پربارش- قبل و بعد از نابینایی- تالیف بیش از پانزده کتاب ارزشمند در حوزه دین و عرفان است. از مهم‌ترینِ آن‌ها می‌توان به کتاب « مظهر العجایب» اشاره کرد.

خابران/ در یکی از روزهای سال ۹۸۰ قمری در «هویزه» کودکی متولّد شد که طالعِ مسعودش، نوید فضل و دانایی او در آینده می‌داد. تیزهوشی و رفتارِ بزرگ‌منشانۀ او در طفولیّت، وی را به طور محسوسی از دیگر اقران و همسالان متمایز کرده بود. پدرش «سید مُطلَب» که متوجه نبوغ و فروغ فرزند شده بود، او را در سنین نوجوانی به «دورق» فرستاد تا از محضر «عبدالطیف ابی جامع»، شاگرد برجستۀ شیخ بهایی، کسب علم و فیض کند. دیری نپایید که محصّلِ جدید به مدد هوش سرشارش توانست مدارج علوم دینی را در اندک زمانی طی کند و در فضل و فضیلت به جایگاهی والا دست یابد. اکنون خاص و عام «مولاخلف» جوان را می‌شناختند و اطمینان داشتند که او می‌تواند خلفِ صدق پدر در ترویج علم و دانش باشد.

سال‌های جوانی یکی پس از دیگری به کام و نام مولاخلف سپری می شدند که ناگهان ستارۀ بختِ دانشور جوان افول کرد و به یکباره دنیای او تیره و تار شد. مولاخلف که در شجاعت نیز زبانزد و مشهور بود، در جنگ «ابوبطین» توانست با اقدامی متهوّرانه نتیجۀ نبرد را رقم بزند و برادرش مبارک- حاکم هویزه- را از شکست حتمی نجات دهد. این محبوبیّت و مقبولیّتِ روزافزون به جای رفعت منزلت، برای او سرنوشتی تلخ و غم‌انگیز در پی داشت. مبارک‌ خان که از رشادت و دلاوری برادرش، مولاخلف، به هراس افتاده بود، در اقدامی ناجوانمردانه دستور داد او را «نابینا» کنند تا با فراغت بال و آسودگی خیال به فرمانروایی خود ادامه دهد. این حادثۀ دردناک که در سال ۱۰۱۳ هجری قمری رخ داد، مسیر زندگی «مولاخلف مشعشعی» را کامل تغییر داد و فصلی نو در حیات وی گشود.

وی با قلبی شکسته و روحی آزرده به اتفاق اهل و عیال جلای وطن کرد و به سوی کهگیلویه مهاجرت نمود. در آنجا «امام قلی خان» حاکم فارس به گرمی پذیرای این عالم فاضل شد و به او پیشنهاد داد که در اطراف ناحیه جایزان مستقر شود. ولی مولاخلف که سخت متشرّع و دیندار بود به دلیل برخی ملاحظات شرعی در ارتباط با مالکیّت آن نواحی، این پیشنهاد را نپذیرفت. سرانجام امام قلی خان بعد از رایزنی با «شاه عباس صفوی»، بخشی از سرزمین جراحی را به او بخشید تا با همراهان خود در آنجا ساکن شود.

مولاخلف این عطای ملوکانه را با طیب خاطر پذیرفت و با قوم خود در کرانه رود جراحی رحل اقامت افکند و شهر خلف آباد (رامشیر) را در ۵۰ کیلومتری رامهرمز بنیان گذاشت. وی با وجود این که از نعمت بینایی محروم بود، موقعیت جغرافیایی منطقه را با کمک توصیف دیگران به طور دقیق بررسی می کرد و دستور می داد تا در نواحی مختلف، نهرهایی برای آبیاری مزارع حفر کنند. ماحصل این تلاش ها حفر نهرهای خمیس، جوداللّه ، عابدین ، وهاب ، رضى و چم صبى دراطراف و اکناف شهرِ تازه تاسیس خلف آباد بود. به یمن این حُسن تدبیر، باغ ها و مزارع فراوانی احداث شد و آن بیابان لم یزرع به بهشتی سرسبز و پر محصول تبدیل شد. مهارت و تخصص مولاخلف در حفر نهر و عمران اراضی سبب شهرت او شد و باعث گردید که دیگر ولایات خوزستان هم از دانش و تجربه او بهره مند شوند. برای نمونه می توان از «نهر کلانتریه» شوشتر نام برد که وقتی والی آن ناحیه در حفر آن ناکام ماند، مشاورانش را به «خلف آباد» فرستاد و با راهنمایی های مولاخلف توانستند مشکل آبرسانی نهر را برطرف کنند.

بدین گونه بود که خلف آباد در قرن یازدهم با فراست و کیاست مولاخلف به تدریج به شهری آباد و آرام تبدیل شد . همچنین به یمن حضور این دانشمند فاضل در این ولایت، بستری مناسب برای گردآمدن علما برای ترویج علم و دانش فراهم شد. مقبولیت علمای این خطه تا آنجا پیش رفت که وقتی «شیخ ملاحسین» از خلف آباد به شهر بهبهان سفر کرد، با استدلال ثابت نمود که جهت قبله در آن شهر نادرست است. مردم بهبهان که دچار سردرگمی شده بودند در نامه ای که رونوشت آن اکنون در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود، از علمای آن روزگار استمداد طلبیدند و خواستار تعیین دقیق قبله و اظهار نظر در مورد ادعای این مجتهد شدند.

مولاخلف مشعشعی که مرکز ثقل این تکاپوی علمی و دینی بود تا پایان عمر در شهری که خود بنا کرده بود، دور هیاهوی قدرت و سیاست، به تربیت علمی و اخلاقی شاگردان همت گماشت و یافته‌ها و دریافته‌های دینی خود را با کمک دیگران نگاشت. حاصل این تفکرات و تأملات در طول حیات پربارش- قبل و بعد از نابینایی- تالیف بیش از پانزده کتاب ارزشمند در حوزه دین و عرفان است. از مهم‌ترینِ آن‌ها می‌توان به کتاب « مظهر العجایب» اشاره کرد که آن را به درخواست «میرزا محمد استرآبادی» به رشته تحریر در آورد و تا امروز یکی از بهترین و مهم ترین شرح های «دعای عرفه» سیدالشهدا(ع) به شمار می رود.

این عالم فاضل و محقق دینی بعد از حیاتی طولانی و البتّه پر فراز و نشیب، سرانجام در ۱۰۷۴ قمری چهره در نقاب خاک کشید امّا خدمات علمی و عمرانی ارزنده‌اش، از جمله تأسیس شهر «خلف آباد» چراغ یاد او را تا ابد زنده نگه داشته است.

منابع:

۱-افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، «ریاض العلماء و حیاض الفضلاء» ترجمه محمّدباقر ساعدی ، تهران ، انتشارات آستان قدس رضوی ، چ دوم، ۱۳۸۹.

۲-حسنی ، محمّدجواد، « شناخت محدثان هویزه و تلاش های علمی و حدیثی آنان» ، نشریه دانش ها و آموزه های قران و حدیث ، شماره ۸، بهار ۱۳۹۹.

۳-مشعشعی، علی بن عبدالله ، الرحله المکیه (تاریخ سیاسی و اجتماعی مشعشعیان ،انتشارات  مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ج ۱

۴- بانک جامع فهرست الفبایی نسخ خطی جهان جلد ۳۰ حرف ن ، پدیدآورنده و ناشر : واحد تحقیقات مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان .

لینک کوتاه : https://khabran.ir/?p=9519

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.